آهنگ زمانه


از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و هشتم
در جست‌و‌جوی آن ترانه‌ی نو

محمود خوشنام‌: پیدایش گرایش‌های دوگانه به سوی موسیقی پاپ از یک سو و موسیقی عامیانه‌ی شهری از سوی دیگر، کاربرد موسیقی مطلق سنتی را تضعیف کرد. حتا خوانندگانی چون حمیرا و یا اکبر گلپایگانی نیز که در آغاز سنتی مطلق به شمار می‌آمدند با احتیاط پای را یکی دو گامی از قلعه‌ی سنت بیرون گذاشتند تا مخاطبان خسته از یک نواختی را برای خود نگه دارند. محمدرضا شجریان و شهرام ناظری سنتی‌خوان‌های معروف نیز به ناگزیر به جست‌وجوی راه‌هایی برای ایجاد تنوع در برنامه‌های خود برآمدند.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و هفتم
هایده و مهستی، صدای رسای دو خواهر

محمود خوشنام: از بعضی از ترانه‌خوان‌های سنتی می‌گفتیم که میان اصالت و اختلاط در رفت و برگشت بودند و با ترانه‌های خود پیوندی میان موسیقی سنتی و موسیقی کوچه و بازار می‌زدند. در نخستین سال‌های دهه‌ی ۵۰ دو خواهر خواننده ‌به نام‌های «مهستی» و «هایده» یکی پس از دیگری به جمع این‌گونه خوانندگان پیوستند. اگر چه کار را با آهنگ‌سازان برجسته‌ی سنتی آغاز کرده بودند و حتا در برنامه‌ی گل‌ها می‌خواندند، به زودی زیر تاثیر خواست انبوه مردم به شیوه‌های عامیانه‌ی کاباره‌ای روی آوردند.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و پنجم
از تصنیف تا ترانه

محمود خوشنام: در برابر شاخه‏ی فاخر سنتی در ترانه‏سازی ایران که در برنامه‏ی پیشین از آن یاد کردیم، در سال‏های چهل، شاخه‏ی دیگری در حوزه‏ی موسیقی سنتی پدید آمد که گرایش به استفاده از عناصر موسیقی عامیانه‏ی شهری، یعنی از موسیقی کوچه و بازاری داشت. آهنگ‏سازان این شیوه، چندان به اصالت مایه‏ها توجه نداشتند. حتا گاه ملودی‏ها و ریتم‏های موسیقی کشورهای مجاور را در کارهای خود جای می‏دادند.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و چهارم
«رسوای زمانه»، ترانه‌‌ای نوآورانه و سنتی

محمود خوشنام: تصنیف‌سازی نوآورانه در حوزه سنتی در دهه ۴۰ در دو شاخه تداوم پیدا کرد‌. نخست شاخه‌ای که آن را شاخه‌ی فاخر سنتی می‌نامیم. یعنی آن نوع از ترانه‌ها که در پیوند با موسیقی سنتی و نیز با زبان کتابی باقی‌مانده‌اند ولی در نحوه‌ی بیان تغییراتی پدید آورده‌اند. تازگی و طراوت خوانندگان برجسته‌ی این شاخه به موسیقی سنتی نیرویی داد که توانست در جامعه برابر رقیب تازه نفسی چون موسیقی پاپ مقاومت کند. «رسوای زمانه» آفریده‌ی همایون خرم نمونه خوب و دقیقی از نوع ترانه‌های فاخر و نوآورانه و در عین حال فراگیر سنتی است.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و سوم
ترانه‌های نو، زیر چشم سانسور

محمود خوشنام: نفس حضور بعضی از واژه‌ها در متن ترانه‌ها سبب می‌شد که نتوانند مجوز تولید پخش پیدا کنند. مثلاً واژه‌هایی چون گل سرخ و جنگل در متن‌ها نامطلوب محسوب می‌شد. چرا که اولی خسرو گلسرخی و دومی واقعه سیاهکل را تداعی می‌کرد. با این همه خیلی از ترانه‌های نو متعهدانه داشت از زیر چشم سانسور به سلامت عبور می‌کرد و حتی از رسانه‌‌های همگانی پخش می‌شد. در همان سال‌ها خواننده‌ی تازه نفس، داریوش اقبالی، ترانه شقایق را خواند که اشاره‌ای به شهیدان راه آزادی داشت.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و دوم
ترانه‌هایی فراتر از مرز بگیر و ببندها

محمود خوشنام: فضای فرهنگ سیاسی سال‌های ۴۰ گردونه پیام‌های باز و بسته‌ی اجتماعی را به راه می‌اندازد. با تکیه بر نمادهای گوناگون، شعر و ترانه، سازگارترین جایگاه ابلاغ پیام‌های اجتماعی می‌شود تا بتواند در برابر سانسور مقاومت کند. با این همه گوش امنیتی‌ها تیز می‌شود. سانسور واژه‌ها و قصه‌ها پیش آمد. حتی کار به ممنوعیت پخش بعضی از ترانه‌ها و توقیف ترانه‌سازان کشید ولی بیهوده بود. جوانان طنین از مرز بگیر و ببندها فراتر رفته بودند و ترانه‌هایشان در همه‌ی خانه‌ها زمزمه می‌شد.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و یکم
قصه دوماهی شهیار قنبری

محمود خوشنام: قصه‌ی دو ماهی را نه تنها روشنفکران می‌پسندند، بلکه مورد اقبال قشرهای دیگر جامعه نیز قرار می‌گیرد و گمان می‌کنیم همین موفقیت‌ها سبب شده باشد که ترانه‌های جوانان طنین به سازمان‌های رسمی پخش موسیقی نیز راه پیدا کند. متن قصه‌ی دو ماهی از شهیار قنبری با آهنگی از بابک افشار پیوند خورده و قصه‌ی قصه‌ی ماهی تنها مانده‌ای را ترسیم می‌کند که مرغ ماهی‌خوار ربوده است و حالا نوبت خود اوست که طعمه‌ی آن مرغ شود.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و یکم
ترانه‌سازی نوین ایران در استودیو طنین

محمود خوشنام: رسانه‌های پخش همگانی موسیقی که در اختیار استادان سنتی بود به آسانی اجازه‌ی ورود به جوانان را نمی‌داد. از همین روی آنان تصمیم گرفتند که خود مستقیماً به تولید پخش و ترانه بپردازند. برای این کار استودیوی کوچک مستقلی را به نام استودیو طنین در تهران بنیاد کردند. آفریده‌های آهنگ‌سازانی چون پرویز اتابکی، پرویز مقصدی در پیوند با متن‌هایی از تورج نگهبان، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی به صدای خوش‌طنین گوگوش و فرهاد مهراد سپرده می‌شد و رنگ و بوی تازه‌ای در ترانه‌های پاپ ایرانی پدید می‌آورد.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیستم
آغاز ضربی‌خوانی

محمود خوشنام: پیش از آن‌که تصنیف‌خوانی در موسیقی سنتی ایران و در سال‌های دهه‌ی ۲۰ شکل انسجام یافته‌‌ی خود را پیدا کند، آوازخوانان برای ایجاد تنوع در کار خود به ضربی‌خوانی روی می‌آوردند. ضربی‌خوانی در سال‌های بیست تا چهل نیز در ایران رواج پیدا کرد. بهترین نمونه‌ی ضربی‌خوانی را منوچهر همایون‌پور داده است و خود روی غزل معروفی از پژمان بختیاری بداهه‌خوانی کرده است. ضربی‌خوان پر حس و حال دیگری که خیلی زود در سن ۳۱ سالگی ۱۳۳۷ به دار باقی شتافت داریوش رفیعی بود.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت نوزدهم
ملودی سرزنده‌ی‌ «الهه‌ ناز»

محمود خوشنام: بنان در آغاز کار تنها به آواز‌خوانی می‌پرداخت. بعد هم که پای تصنیف به میان آمد تصنیف‌های سنگین و رنگین سنتی را می‌خواند که علی‌نقی وزیری یا روح‌الله خالقی آن‌ها را در پیوند با شعر شاعران کلاسیک ساخته و پرداخته بودند. ولی در سال‌های ۴۰ تصنیفی از او پخش شد که از نظر فرم ساختاری با خوانده‌های پیشین او متفاوت بود. بنان با خواندن این تصنیف که «الهه‌ی ناز» نام داشت شهرت و محبوبیت خود را در قشرهای میانی جامعه نیز گسترش داد.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت هجدهم
قوی زیبا در آغوش دلدار

محمود خوشنام: در بخش بزرگی از ترانه‌های پاپ ایران بیشتر با عناصری از موسیقی ترکی، عربی، هندی و یونانی روبه‌رو می‌شویم تا موسیقی پاپ مغرب زمینی. در سال‌های ۴۰ همپا و همزمان با خوانندگانی که از آن ها یاد کردیم، خواننده‌ای دیگر به میدان آمد که آنچه را می‌خواند خود می‌ساخت و اگر چه ترکیبی می‌ساخت و می‌خواند ولی کارش از جنس دیگری بود و بیشتر جامعه‌ی روشنفکری را مخاطب قرار می‌داد و برای این کار بیشتر از موسیقی هند بهره می‌گرفت. او عباس مهرپویا نام داشت.



گفت‌ و گو با حامد نیک‌پی، آهنگساز و خواننده:
«موسیقی تلفیقی، فصل مشترک فرهنگ‌ها»

کیوان ایزدمهر: حامد نیک‌پی نام آشنایی برای طرفداران موسیقی تلفیقی است. موسیقی که امروزه در جهان گسترش یافته و روزبروز هم همه‌گیرتر می‌شود. او در گفت‌وگو درباره آلبوم «آسوده» به زمانه می‌گوید: «همه سازهای ایرانی را خودم زدم. مایارا جوی نوازندگی ساز ویلنسل را به عهده داشته، میشا پاتری سازهای پرکاشن را نواخته و احمد حامد هم که از طبلا‌نوازان افغان است در قطعه چهارم با من همکاری داشت که هر کدام امضا خود را در این آهنگ‌ها داشتند و یکی از دلایلی که من دوست داشتم با غیر ایرانی‌ها کار کنم این بود که می‌دانستم هر کدام لهجه و حس خودشان را به کار می‌دهند و آن را جذاب‌تر می‌کنند.»



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت هفدهم
شایعه‌ی پرواز «پرستو»

محمود خوشنام: کمابیش هم‌زمان با ویگن و یا شاید کمی پس از او، منوچهر سخایی با خواندن یک ترانه‌ی نیمه‌محلی به نام «پرستو» به شهرت رسید. «پرستو» را عطالله خرم گویا با الهام از یک ترانه‌ی بلوچی یا کردی بنا به دو روایت ساخته بود. ولی نوع کار با آنچه او برای ویگن تنظیم می‌کرد متفاوت بود و بیشتر به سنت موسیقی ایرانی و به ویژه شاخه‌ی محلی آن وابسته بود. متن «پرستو» را سیروس آرین‌پور سروده بود و جالب است همان چیزی که باعث شهرت روز افزون «مرا ببوس» شد در کار شهرت پرستو نیز کارگر افتاد.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت شانزدهم
شانسون‌های ویگن

محمود خوشنام: ویگن دردریان که در آغاز کار با تم‌ها و ریتم‌های جاز به میدان آمده بود، رفته رفته به اجرای ترانه‌های شانسونی گرایش پیدا کرد. شاید از این رو که روحیه‌ی ذاتاً رمانتیک ایرانیان، این‌گونه ترانه‌‌ها را بیشتر ‌می‌پسندید. همانند همه‌ی آثار شانسونی، در ترانه‌های تازه‌ی ایرانی متن پیوند خورده‌ با موسیقی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد. بسیاری از ترانه‌های شانسونی آن دوره از جمله آن‌هایی که ویگن خوانده است، به سبب بهره‌مند بودن از متن‌های رمانتیک در پیوند با صدا و موسیقی سازگار، در ذهن جامعه ماندگار شده است.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت پانزدهم
صدای گل مریم

محمود خوشنام: موسیقی پاپ در ایران، که پیش‌تر درباره‌اش صحبت کردیم در جریان رشد تکوینی خود به چند شاخه تقسیم شد. از جمله شاخه‌ی عامیانه، شاخه‌ی بومی و شاخه‌ای که به آن نام موسیقی سبک و فاخر داده‌اند. محمد نوری در میانه‌ی دهه‌ی‌ سی خورشیدی سر برآورد و با ترانه‌‌های شانسون‌واری که جان‌مایه‌ی خود را از موسیقی روستایی به وام می‌گرفت، جوانان را به سوی خود جلب کرد. ترانه‌ای که به ویژه او را به شهرت رسانید «گل مریم یا جان مریم» نام داشت.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت چهاردهم
مرا ببوس، وداع عاشقانه‌ای با دلدار

محمود خوشنام: در سال ۱۳۳۴ ترانه‌ای در فضا طنین‌انداز شد که تأثیرات انفجاری داشت. ترانه‌ای فاخر به شیوه‌ی شانسون‌های فرانسوی با متن شاعرانه ولی قابل تعبیرات سیاسی. این ترانه که « مرا ببوس نام داشت» به ظاهر چیزی نبود جزء وداع عاشقانه‌ای با دلدار. ولی شیوه‌ی بیان به گونه‌ای بود که آکنده از رمز و راز جلوه می‌کرد. حسن گل‌نراقی که همین یک ترانه را خواند کار صد ترانه را کرد. نام گل‌نراقی با همین یک ترانه ماندگار شد.



گفت‌وگو با استاد گلپا (بخش اول)
گلپا: موسیقی، تنها ردیف نیست

مینو صابری: استاد اکبر گلپایگانی معروف به «گلپا» نیاز به معرفی ندارد. بیشتر ایرانی‌ها، آن‌قدر با آثار گلپا آشنایی دارند که حتی بدون داشتن سواد موسیقی بتوانند تفاوت سبک آوازی گلپا را با سایر اساتید موسیقی سنتی ایران تشخیص دهند.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت دوازدهم
شکوفایی موسیقی پاپ ایرانی

محمود خوشنام: سال‌های دهه‌ی ۲۰ و ۳۰ خورشیدی همپای دگرگونی‌هایی که در ترانه‌پردازی‌های سنتی پیش آمد، حوزه‌ی دیگری در جامعه‌ی موسیقی ایران سر برآورد که با نشو و نمای شتابنده به زودی به یکی از فراگیرترین حوزه‌های موسیقی‌یایی تبدیل شد. این همان موسیقی پاپ ایرانی است که خیلی‌ها جواد بدیع‌زاده را پدید‌آوردنده‌ی آن به شمار می‌آورند. اما می‌توان از حمید قنبری و جمشید شیبانی یاد کرد که هر دو تحصیلکرده‌ی هنرستان هنرپیشگی بودند و ترانه‌‌خوانی را با پیش‌پرده‌خوانی‌های تئاتری آغاز کرده‌اند.



از تصنیف تا ترانه ـ قسمت یازدهم
ملودی‌های سرزنده‌ی پرویز یاحقی

محمود خوشنام: در میان ترانه‌های نو‌آورانه‌ی سنتی که در سال‌های ۳۰ و ۴۰ ساخته شده است، ترانه‌های پرویز یاحقی جای ویژه‌ی خودش را دارد. اگر چه یاحقی موسیقی را بیشتر نزد دایی خود، حسین یاحقی فرا گرفته بود ولی یک سالی را نیز نزد صبا به سر آورده و به این اعتبار می‌توان او را نیز از شاگردان صبا به شمار آورد که همه دستی توانا در ساختن ترانه داشته‌اند. با این همه نو‌آوری‌های یاحقی، ویژه‌ی خود اوست.



گفت‌وگو با عباس قادری
عباس قادری: فقط در عروسی‌ها و مهمانی‌ها می‌خوانم

مینو صابری: عباس قادری خواننده ترانه‌های مردمی یا به‌عبارتی کوچه بازاری در سال ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. اوایل دهه‌ی پنجاه بود که با اجرای ترانه‌های، بدنام و زیارت (زوار) صفحه‌اش جزو صفحه‌های پرفروش آن روزها شد و نام عباس قادری بر سر زبان‌ها افتاد. قرار بود با عباس قادری گفت‌وگوی مفصلی درباره‌ی فعالیت هنری‌اش و هم‌چنین حال و هوای آن روزهای تآترها و کاباره‌ها داشته باشم که به دلیل سفری که به خارج از کشور داشتند با ایشان تلفنی گفت و گوی کوتاهی انجام دادم.