خانه > جمعه > پرسه در متن | |
پرسه در متناز چاقوی جراحی تا قلمنویه تسوریشا، ترجمهی ناصر غیاثی: کارآگاه انگلیسی، «شرلوک هولمز»، به آن دسته از شخصیتهای ادبی تعلق دارد که بیش از آفرینندهاش مشهور و معروفاند. کمتر کسی پیدا میشود که اسم شرلوک هولمز به گوشش نخورده باشد. نخسیتن رمان شرلوک هولمز به سال ۱۸۸۷ در سالنامهی انتشار یافت. این اثر مالامال از نظرات کارشناسانه است، بیش از همه در بخش نهایی، آنجا که ممکن است قاتل دستگیرشده توسط شرلوک هولمز و واتسون از عدالت زمینی جان سالم بهدر ببرد. با انتشار داستانهای کوتاه در مورد قهرمان خونسرد عاقل، آن بیتوجهی آغازین خوانندگان پایان گرفت. شکوفایی موفقیتهای ادبی دویل باعث خاتمه دادن به شغل پزشکیاش شد. «آلیس» جشنی برای سوگواریناصر غیاثی: یودیت هرمان در سال ۱۹۷۰ در برلین به دنیا آمد، تحصیل در رشتههای زبان و ادبیات آلمانی و فلسفه را نیمهکاره رها کرد و به شوق روزنامهنگاری به آمریکا رفت. سال ۱۹۹۸، نخستین مجموعه داستانش را با عنوان «خانهی تابستانی، بعدا» منتشر کرد. منتقدین آلمانی، او را یکی از مهمترین نویسندگان معاصر آلمانی خواندند، به او عناوین مختلفی مثل «صدای نسل تازه» و «راوی زندگی در برلین پس از وحدت دو آلمان» دادند. به تازگی، پس از اینکه شش سال تمام کتابی از او منتشر نشده بود، کتاب سوم او «آلیس» به بازار آمده و بلافاصله پس از انتشار جایزهی فردریش هولدرین شهر بادهامبورگ را برای او به ارمغان آورد که تا چندی دیگر به او اعطا خواهد شد. به تماشای خود نشستن در «وجدان زنو»ناصر غیاثی: ایتالو سووو با رمان «وجدان زنو» یکی از پرارجترین آثار ادبی جهان را آفرید و درکنار غولان زیبای ادبیات قرار گرفت. هکتور آرون شمیتس سال ۱۸۶۱ در شهر تریست ایتالیا در خانوادهای یهودی و متمول به دنیا آمد. کارمند بانک شد، در سال ۱۸۹۶ ازدواج کرد و در سال ۱۹۲۸ وقتی سرگرم نوشتن چهارمین رمانش بود، در تصادف اتومبیل جان سپرد. او رمانهایش را به اسم مستعار ایتالو سووو منتشر میکرد. سووو وقتی نوزده ساله بود، سه نمایشنامهی کمدی نوشت و بعدها ضمن کار در بانک، به نوشتن نمایشنامههای کمیک پرداخت، در روزنامهها نقد نوشت، ترجمه کرد، کتاب خواند و و شبها فرانسه و آلمانی درس داد. خواب دیدن در بیداریناصر غیاثی: زندهیاد بیژن کارگرمقدم در سال ۱۳۲۷ در چالوس به دنیا آمد و در سال ۱۳۸۷ در سانتامونیکای آمریکا درگذشت. او همزمان با انقلاب برای ادامهی تحصیل ابتدا به انگلستان و سپس به آمریکا کوچیده بود. در سال ۱۹۸۹ مجموعه داستان کوتاه «راهبندان» را در انگلستان منتشر کرد. تاکنون تعداد قلیلی از داستانهای او اینجا و آنجا در نشریات و مجلههای مختلف خارج از کشور به چاپ رسیده است. بیژن کارگرمقدم در لسآنجلس از اعضای گروه ادبی «دفترهای شنبه» بود و سال گذشته مجموعه داستان «خواب مگس» به همت یاران بیژن کارگرمقدم در گروه دفترهای شنبه، در آمریکا منتشر شد. چگونه در لیست کتابهای پرفروش جهان قراربگیریمروزنامهی دی ولت، ترجمهی ناصر غیاثی: هیچ آلمانی در صدر بیست کتاب در ردهی جهانی نیست، حتی شارلوته روخه و «مناطق مرطوب»اش. به جایش پناهندهی افغانی خالد حسینی قرار گرفته که دوران کودکیاش را روایت میکند. راز موفقیت در سطح جهانی چیست؟ به چگونه کتابی پرفروش میشود؟ ویژگیهای چنین کتابی چه میتواند باشد؟ پیش شرطهای قرار گرفتن در لیست کتابهای پرفروش چه میتواند باشد؟ روزنامهی «دی ولت» در مقالهای از ویلاند فرویند به بررسی چند و چون کتابهای پرفروشها میپردازد. همراه با خرگوشناصر غیاثی: «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» اثر شگرف لوییس کارول بیتردید مهمترین، تأثیرگذارترین و پرارجترین کتاب داستان کودکانی است که پس از گذشت بیش از ۱۵۰ سال از انتشارش همچنان نه تنها کودکان را شیفتهی خود میکند، بلکه خواندنش بزرگسالان را نیز به وجد و شگفتی میآورد. اهل فن این کتاب را که با توسل به بازی با کلمات، منطق و خیال نوشته شده، در زمرهی ادبیات ژاژنویسی میدانند. میگویند جمیز جویس و سورئالیستهایی چون آندره برتون تحت تأثیر این کتاب بودهاند. نگاهی به مجموعه داستان «مردی که گورش گم شد» از حافظ خیاوی بازی با اصطلاح «گم کردن گور»ناصر غیاثی: مجموعه داستانِ «مردی که گورش گم شد» از حافظ خیاوی در زمستان ۱۳۸۶ منتشر شد و در تابستان ۱۳۸۷ به چاپ چهارم رسید. این کتاب برندهی تندیس یهترین مجموعه داستان سال ۱۳۸۶ از دومین دورهی جایزهی ادبی روزی روزگاری بود. کتاب از مجموعهای از هفت داستان ظاهرا به هم پیوسته تشکیل شده است. تمام داستانها از زبان اول شخص مفرد روایت میشود، تو گویی مردی نشسته باشد و خاطرات دوران کودکیاش را برای یکی تعریف کرده باشد. همهی فرزندان توماس مانناصر غیاثی :فرزندان پدران صاحب نام زیر سایهی پدر دیده نمیشوند. شاید علت این دیده نشدن بهتر بودن پدر در رشتهی تخصصیای باشد که پدر و فرزندان در آن با هم رقابت میکنند. به نظر میرسد در مورد فرزندان توماس مان هم این قاعده وجود دارد. کلاوس مان ِ نویسنده همهی عمر زیر سایهی پدر ماند؛ او نتوانست از پدر سبقت بگیرد. اریکا در مهاجرت و تا پایان عمر عهدهدار آثار پدرش شد. آثار گولو تا زمان مرگ پدر در ارتباط با توماس مان و آثارش بود. آخرین پروژهای که میشاییل بر روی آن کار میکرد تصحیح دفترچههای خاطرات پدر بود. گولو تنها فرزند مان بود که توانست بعد از مرگ پدر به موضوعاتی مستقل از توماس مان بپردازد و در این زمینه موفق هم باشد. اریکا توانست جذبهی پدر را پشت سر بگذارد و در مقابل او بایستد. شما به تنهایی پیر، اما با دیگران عاقل میشوید! زوال عقل نویسندهناصر غیاثی: والتر ینز در همهی سالهای عمر برای ارتقاء فرهنگی قلم زد؛ ارتقاء فرهنگی دیگران. او مثل هر انسان دیگری به تنهایی پیر و به تنهایی دچار زوال عقل ناشی از پیری شد. والتر ینز، نویسنده، زبانشناس و منتقد آلمانی در هشت مارس ۱۹۲۳ در هامبورگ متولد شد. والتر ینز از سال ۲۰۰۴ دچار بیماری زوال عقل یا همان خرفتی شده است. مشاهدهی این پروفسور سابق ادبیات و عضو آکادمی آزاد هنر در این وضعیت تأسفبار، خانواده و دوستان او را وادار کرده است، بحث بر سر مرگ داوطلبانه یا بهمرگی را به مطبوعات بکشانند. آکادمی ادبیات هندوستانفرانکفورته آلگماینه، ترجمهی ناصر غیاثی: در مرکز دهلی نو، جایی که موزهها و انستیتوها مرکز فرهنگی کوچکی ساختهاند، در خیابان شاه فیروزه ساختمان چند طبقهی رابیندرا بهاوان هم هست. دفتر اصلی آکادمی ادبیات هند، آکادمی ساهیتا، در اتاقهای شلوغ اینجا است. ساختمان نام رابیندرانات تاگور، شاعر ملی هند و تنها برندهی هندی جایزهی نوبل، را بر خود دارد. تاگور در سال ۱۹۱۳ جایزهی نوبل را به خاطر کتاب کمحجمی از نثر تغزلی دریافت کرد؛ کتابی که نام بنگالی «گیتانجالی» را بر خود داشت و تاگور البته آن را به انگلیسی نوشته بود. خاری در جگرفرانکفورته، ترجمهی ناصر غیاثی: لئو تولستوی داستان کوتاهی دارد به نام «سونات کرویتزر» که نام یک قطعه موسیقی از بتهوون نیز هست. میگویند تولستوی برای نوشتن این داستان که مضمون اصلی آن عشق و زناشویی است، دو سال وقت گذاشت. متخصصین ادبیات روس معتقدند تولستوی برای نوشتن این داستان، زندگی خودش را الگو قرار داده و نیز این داستان باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی خانوادگیاش شده بود. به تازگی ترجمهی آلمانی رمانی از همسر تولستوی با عنوان «مسألهی گناه» منتشر شده است. وقتی سیا به پاسترناک نوبل داددیولت، ترجمهی ناصر غیاثی: رمان «دکتر ژیواگو»ی بوریس پاسترناک، همانگونه که مطبوعات تبلیغاتی اتحاد جماهیر شوروی به فاصلهی کمی پس از اهدای جایزهی نوبل سال ۱۹۵۸ به بوریس پاسترناک به او ناسزا گفتند، واقعأ فرزند تحت سرپرستی سازمان امنیت آمریکا، سیا بود. این نتیجهی بررسی ایوان تولستوی است که همچنین تأیید میکند بوریس پاسترناک تنها به لطف تأمین هزینهی چاپ اول روسی کتاب توسط سازمان سیا توانست باوجههترین جایزهی ادبی را کسب کند. تک گفتار درونیِ یک کتابِ الکترونیکیامبرتو اکو، ترجمهی ناصر غیاثی: صبح وحشتناکی بود. کاربرم انگار یک جورهایی عقلش را از دست داده بود، ناگهان احساس کردم دارم در فضایی غیر اقلیدسی حرکت میکنم که در آن خطوط موازی دایم هم دیگر را قطع میکنند، انسدادیِ تحملناپذیر و بلافاصله پس از آن یک سری حروفِ اسرارآمیز به من فشار آوردند. با کلی زحمت فهمیدم که یک فرهنگ واژگانِ عربی - عبری شدهام. نمیدانم چقدر تحمل خواهم کرد. من یک کتابِِ حواس پرتِ بیربطم. داشتن زندگیهای زیاد و ارواح زیاد، مثل این است که نه زندگی داشته باشی و نه روح. تازه باید مواظب باشم، خیلی عاشق یک متن نشوم، چون ممکن است کاربرم همین فردا پاکش کند. از کافکا تا هدایت و صادقیناصر غیاثی: «بیگانگی در آثار کافکا و تأثیر کافکا بر ادبیات مدرن ایران» کتابی است از محمود فلکی، شاعر و نویسندهی مقیم هامبورگ. فلکی در «توضیحی درباره این کتاب» مینویسد: «متن حاضر برگردان پارسی پایاننامه دانشگاهیام در رشته زبان و ادبیات آلمانی و ایرانشناسی در دانشگاه هامبورگ است.» و در ادامه میآورد که در برگردان کتاب به فارسی آن را جرح و تعدیل کرده و «بخش مربوط به چگونگی رشد ادبیات مدرن فارسی و شرایط اجتماعی ـ سیاسی زمان هدایت نیامده است.» از سایه به ستارهناصر غیاثی: بهبی هالدار پس از انتشار ترجمهی انگلیسی زندگینامهاش «یک زندگی نه چندان عادی» در هندوستان تبدیل به ستارهی رسانهها شد و کتابش در لیست کتابهای پرفروش هندوستان در سال ۲۰۰۶ قرار گرفت. بهبی هالدار سال دقیق تولدش را نمیداند، میگوید در سال ۱۹۷۳ یا احتمالاً ۱۹۷۴ در جنوب بنگال متولد شده است. وقتی که هفت سال داشته، مادرش با پسر کوچکش به بازار میرود و دیگر به خانه برنمیگردد. پدر دوباره ازدواج میکند و کار در خانه چنان فشاری به بهبی میآورد که ناگزیر از ترک مدرسه میشود. گفت و گو با دکتر علی فردوسی، کاشف قدیمیترین نسخه غزلیات حافظ «ساقی بیا، که یار ز رخ پرده برگرفت»مینو صابری: دکتر علی فردوسی پس از نزدیک به ربع قرن تحقیق و پژوهش، چندی قبل موفق به کشف نسخه قدیمی غزلیات حافظ شد که قرار است روز دوشنبه در تهران این کتاب رونمایی شود. انتشارات دیبایه به مدیریت شهرداد میرزایی انتشار این کتاب را برعهده دارد که بهزودی در دسترس علاقمندان قرار خواهد داد. او در گفت و گویی با زمانه میگوید: «اشتراک ما در حافظ، یک اشتراک معنوی است که از ما یک جامعه، یک جماعت همدل میسازد، یک کشور میسازد و قدر اینها را باید بدانیم.» آلن پو، بداقبال رمانتیک سیاهفوکوس آنلاین، ترجمهی ناصر غیاثی: امسال هم مثل هر سال صبح خیلی زود نوزدهم ژانویه، شبح سیاهی وارد گورستان وستمینستر هال بالتیمور آمریکا میشود. در نور صبحگاهی با کلاهی سیاه و چهرهای پوشیده به طرف گور ادگار آلن پو گام برمیدارد، یک گیلاس کنیاک به سمت گور بلند میکند، سه شاخه رُز روی گور میگذارد و بعد ناپدید میشود. اکنون شصت سال است، کسی که به اصطلاح به سلامتی ادگار آلنپو مینوشد، در روز تولد پو ظاهر میشود، بیآنکه هویتش تاکنون فاش شده باشد. مارکز: برج عاجنشینی با تعهد اجتماعیفرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ، ترجمهی ناصر غیاثی: «گابریل گاسیا مارکز: یک زندگی» منتشر شده توسط انتشاراتی در لندن، مفصلترین و مستندترین زندگینامهای است که تاکنون به این کلمبیایی پرداخته است. این زندگینامه، که جرالد مارتین، متخصص ادبیات آمریکای لاتین نوشته، نه تنها حُسن خونسردی انگلیسی او را در بر میگیرد بلکه ستارهی جهانی اهل قلم را به زمین واقعیتهای اجتماعی ـ فرهنگی بازمیگرداند. اما این مسأله او را کوچکتر نمیکند بلکه برعکس. استدلالات مارتین وقتی میگوید، مارکز چهرهی مسلط در دوران غیبت بزرگترین مدرنیستها است، کاملاً قانعکننده است. شرمنده آقای گراسناصر غیاثی: انتشار کتاب خاطرات گونتر گراس «در حال کندن پوست پیاز» در سال ۲۰۰۶ به خاطر اعتراف گراس به عضویت در اِساِس هیاهوی بسیاری به پا کرد و به همین دلیل اصل خاطرات او به حاشیه رانده شد. جاهد جهانشاهی این کتاب را بلافاصله ترجمه کرد و نشر نگاه آن را در سال ۱۳۸۶ با سه هزار شمارگان، به قیمت سه هزار تومان و ۵۰۴ صفحه به بازار فرستاد. در این نوشته میکوشم مقایسهای بین متن اصلی (آلمانی) کتاب و ترجمهی فارسی آن انجام بدهم. دوبوآر: کسی را نمیشناسم سریعتر از من بفهمدنویه تسوریشا تسایتونگ، ترجمهی ناصر غیاثی: یادداشتهای روزانه تضادی بنیادین با خودزندگینامهنوشتی که سیمون دوبوآر سی سال بعد بر اساس آن نوشت، ندارد. اما با این وجود پس از مطالعهی خاطرات آشکار میشود، برای خودشدن ِ بوآر شرایط بیرونی اهمیتی بیشتر از آن داشت که بشود حدس زد. انگیزهی سارتر هرچه بوده باشد، بوآر، تحت فشار سارتر مصممتر، الگوی نقش ِ اجتماعی روشنفکری را ساخت که در جامعه زندگی میکند و همراه با جفتاش، اما با این وجود مستقلانه به راه خودش میرود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
![]() |