تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
مصاحبه با دکتر مصطفی آزمایش، نماینده سلسله دراویش گنابادی در پاریس

سرکوب دراویش گنابادی

حسن زارع زاده اردشیر

آقای آزمایش، بی علت نیست که چنین برخوردهایی با این شدت و گستردگی با دروایش گنابادی انجام می گیرد. به نظر شما این برخوردها بر چه اساسی صورت می گیرد؟ و چطور شد که حملات به حسنیه بروجرد رسیده؟

با تشکر از شما، ماجرای درگیری دستگاه سرکوب گر با دراویش سلاسل مختلف و به خصوص دراویش گنابادی سابقه طولانی دارد. الان دو سال است که به طور مداوم بعضی از اشخاصی که به نام مرجع تقلید معرفی می شوند علیه دراویش فتوی صادر می کنند.یک هفته قبل از ماه رمضان، آقای محمد رضا فاضل لنکرانی ساکن قم در پاسخ یک استفتاء که از ایشان سوال شده بود که به علت گرایش روز افزون جوانان به تصوف و به خصوص به طریقه گنابادی چه می فرمائید، ایشان در فتوایی که صادر کرد و در صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی منشر شد، قید کرد که هرگونه مجالست و رفت و آمد با دراویش به ویژه با سلسله گنابادی حرام است. به خاطر اینکه اینها منحرف هستند و این خرقه ها همه باطل است و هر گونه شرکت در مجالس اینها ولو برای جلسه قرآن و ختم انعام از آنجائیکه اعانت تصوف محسوب میشه حرام است و جوانان باید دوری کنند از این مسئله. این مقدمه ای بود در ماه رمضان که البته یک هفته بعد از رمضان، دوباره آقای لنکرانی یک فتوای دیگری صادر کرد و با همان مضمون در صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی درج شد.

لذا ما دائم در بیم بودیم که اینها چه کاری می خواهند انجام دهند بر علیه دراویش گنابادی، نهایتا شب نوزده ماه رمضان که شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) است، اینها در بیدخت گناباد در خراسان محل استقرار مزار اصلی اختاب این سلسله، به منزل آقای دکتر نورعلی تابنده ، قطب این سلسله رفتند که ایشان در حال افطار بودند و با بی ادبی تمام گفتند که شما ظرف چند ساعت مهلت دارید که شهر را ترک بکنید . ایشان جواب دادند که اینجا شهر و زادگاه من است و کجا بروم؟ گفتند ما این حرف ها سرمان نمی شود و باید بروید، در نهایت بی ادبی.

نهایتا ایشان روز پنج شنبه که مصادف بود با شب اول احیا، نتوانستند آنجا بمانند و انجا را ترک کردند و عازم تهران شدند. بعد از این قائله که اسباب آبروریزی بزرگی برای اینها فراهم کرد و انعکاس وسیعی در دنیا یافت اینها قصد تخریب حسینیه های جدید را کردند و برای این منظور حسینیه بروجرد را انتخاب کردند.

آقای مصطفی آزمایش ، لطفا بفرمائید ماجرای حمله به حسینیه بروجرد چه بوده؟ و در آنجا چه گذشته است؟

البته درگیری بر سر حسینیه بروجرد سابقه طولانی دارد و بیش از 4 سال است که اینها ابتدا می خواستند در این حسینیه را لاک و مهر بکنند، بعد می خواستند جلوی در ورودی انجا تیغه بکشند ، در هر حال موفق نشده بودند چون آنجا ساختمان حسینیه در میراث فرهنگی و یونسکو ثبت شده بود و به نظر نمی رسید اینها چنین کاری بکنند اما نهایتا در شب عید فطر ماه رمضان امسال این اشخاص با تعدادی بولدوزر و لودر حمله ور شدند به دیوارهای شرقی و غربی حسینیه برای اینکه سقف پائین بریزد. البته دراویش دوباره دست به مقاومت زدند و فریاد تظلم شان را بلند کردند و درگیری ها 20 ساعت به طول کشید و در نهایت انها موفق شدند یک بخشی از دیوار سمت غربی و شرقی را بریزند اما با ازدحام زیاد مردم،آنها مجبور شدند نهایتا دست از کار بکشند. بعد درویش ها چند تا ستون علم کردند زیر دو قسمت خراب شده تا مانع ریزش سقف بشوند.

برخوردها از طرف اداره اماکن ناجا هست یا نهاد دیگر؟

به صورت غیر کتبی مسئول حسینیه بروجرد را احضار کردند یعنی اول دو تا مامور آمدند و مسئول حسینیه را احضار کردند به وزارت اطلاعات و گفتند که شما یا خودتان اینجا را خراب کنید و یا ما خراب می کنیم و باید اینجا را تخلیه کنید.

البته ما سند کتبی نداریم که بدانیم مشخصا کدام نهاد می خواهد این کارها را بکند، عین این واقعه در قم اتفاق افتاد یعنی نیروی انتظامی آمده بود آنجا و فقط نگاه می کرد و یک عده کثیری لباس شخصی آمده بودند و با چوب و چماق و قمه و قداره ، برای اینکه دراویش را مورد ضرب و شتم قرار بدهند و محل را به آتش بکشند و نهایتا با بولدوزر آنجا را تخریب بکنند و بالاخره نیروی انتظامی زمانی دخالت کرد که خواست دراویش را دستگیر کند و حدود 1400 تن از دراویش را دستگیر کرد و با اتوبوس به قرارگاه های سپاه پاسداران برد.

اینها لباس شخصی هستند، اما لباس شخصی ها چهره شناخته شده ای نزد مردم ایران دارند و همه می دانند اینها ایادی وزارت اطلاعات هستند.

در بروجرد کسی ضرب و شتم شده و کلا الان دراویش در بروجرد چه وضعیتی دارند؟

بله درگیری بوده، 400 تن از درویش ها آمده بودند در برابر این اشخاصی که با بولدوزر قصد تخریب داشتند، دست به مقاومت زدند ، سنگ پرانی شد و یک عده ای از درویش ها مصدوم و مجروح شدند و هر لحظه ممکن است این فتنه و آتش به حسنیه های دیگر هم سرایت بکند.

آقای آزمایش ، بعد از برخوردهایی که در قم شد، دراویش تصمیم گرفته بودند که برای احقاق حقوشان دست به اقداماتی بزنند ، نتیجه کار انها به کجا رسیده و الان وضعیت دراویش و حسینیه قم چگونه است؟

در قم منزل مسکونی آقای سید احمد شریعتی قمی که شیخ مجاز از طرف سلسله گنابادی در قم بودند تخریب شد، حسینیه ای که به خرج دراویش ساخته شده بود در زمین موروثی آقای شریعتی قمی که از طرف پدرش برای ساختن حسینیه وقف شده بود، آن حسینیه خراب شد و علاوه بر آن چند تا منزل و مغازه که در کنار حسینیه بودند، با بولدوزر تخریب شدند و به کلی آنجا خاکبرداری شد و محل حسینیه را به میدان تره بار تبدیل کردند.

میزان خساراتی که به کل درویش ها در آن ناحیه وارد شده ، آنطور که کارشناسان معین کرده بودند بالاتراز میلیارد بود، چون در خیابان اصلی شهر بود، در خیابانی که حرم حضرت معصومه به آن منتهی می شود. بعد از اینکه آنجا را تخریب کردند در ابتدای امر، عباس محتاج استاندار قم گفت ما حاضر به پرداخت 800 میلیون خسارت به اقای شریعتی هستیم اگر رضایت بدهند که البته آقای شریعتی گفتند اینجا مسئله مالی مطرح نیست و اینجا چندین نفر از دراویش مصدوم و زخمی و دچار نقص عضو شدند،تامین خسارت اینها با چه کسی است و دیه و قصاص اینها چه می شود؟ ماجرا دراز است و ما بلحاظ قانونی می خواهیم موضوع را تعقیب کنیم و شکایت کنیم علیه مسئولان این ماجرا.

به دنبال این موضع گیری آقای شریعتی ، آقای عباس محتاج گفت اصلا این که گفته شده ما می خواهیم 800 میلیون تومان بدهیم یک شایعه ای بیش نبوده و ما هرگز چنین قصدی نداریم ، حسینیه در زمین موقوفه ساخته شده بوده ، در دایره تملک اداره اوقاف بوده و ما کار خوبی کردیم اینجا را خراب کردیم و شما بروید شکایتتان را بکنید.

از جانب دیگر خود استانداری و فرمانداری و اداره اوقاف بر علیه آقای شریعتی و وکیل ایشان آقای غلامرضا هرسینی و یکی از ارادتمندان ایشان به نام آقای بهرامی شکایت کرده و به دادگاه احضار کردند که در روز معین به دادگاه رفتند اما حکمی صادر نشد و حتی قرار منع تعقیب هم صادر نشد و به آقای شریعتی گفتند بهتر است شما دست از دعوای خودتان و ادعای خسارت تان بکشید والا کار برای شما پیچیده تر می شود که ایشان دست از اقدام برای شکایت از مسئولان نکشیدند. ولی هنوز تعیین وقت دیگری برای رسیدگی به شکایات ایشان نشده و آن اشخاصی که مضروب و مجروح و دچار نقص عضو شده بودند پزشکی قانونی حاضر نشد آنها را بپذیرد تا گواهی نقص عضو و ضرب و جرح صادر بکند. نهایتا چند تا از وکلایی که خودشان ارادت به درویشی داشتند امدند و قبول کردند از این اشخاص دفاع بکنند، متاسفانه چهار نفر از این وکلا را دادگاه محکوم کرد که از حق دفاع و وکالت به مدت 5 سال محروم می شوند و محکوم شدند به 76 ضربه شلاق در انظار عمومی و پرداخت خسارت مالی و یک سال زندان، یعنی وکلایی که خودشان در دعوا نبودند و فقط قبول کردند از کسانی که به ناحق ضرب و جرح شده بودند دفاع کنند، این بیدادگاه اینها را هم محکوم به مجازات سنگینی کرد که الان چند نفر از این وکلا مثل فرشاد ابراهیمی از حق وکالت محروم شده است.

حتی خانم شیرین عبادی و آقای سیف زاده از کانون مدافعان حقوق بشرکه قبول کرده بودند از حق تعداد 53 تن از درویش ها که ضرب و جرح و نقص عضو شدید پیدا کرده بودند دفاع بکنند ، اینها هم کارشان رها شده است. و این وضعیت کلی رویارویی نیروهای سرکوب گر و بیدادگاه های اینها با سلسله نعمت اللهی گنابادی به طور اخص و با کلیه درویش های سلسله های مختلف در ایران در شرایط فعلی است.

برخورد با وکلا چرا در دستور کار قرار گرفته و از طرفی پیگیری پرونده های دراویش از طرف خانم شیرین عبادی به کجا رسید؟

خانم شیرین عبادی و آقای محمد سیف زاده به طور رسمی قبول کردند که دراویش به دفتر آنها بروند و وکالت رسمی بدهند تا در دادگاه های قانونی طرح دعوا بکنند و به قضیه رسیدگی بکنند. اما متاسفانه به محض اینکه خانم شیرین عبادی اعلام کرد که میخواهد وکالت دراویش را بپذیرد تهدید به مرگ شد، یعنی در منزل ایشان که توسط پلیس محافظت می شود یک نامه ای انداختند و تهدید کردند که دست از دفاع از دراویش بردارد. البته ایشان این موضوع را اعلام کردند. اما از جانب دیگر فشار آوردند به خود دراویش که ارعاب بکنند اینها را تا دراویش دست از شکایت بکشند اما دراویش قبول نکردند. در نتیجه فشار آوردند به پزشکی قانونی که گواهی صادر نکند. یعنی نمی خواهند که پای درویش ها به دادگاه و مجاری قانونی کشیده بشود و انجمن های مدافع حقوق بشر مثل عفو بین الملل پشت این جریان قرار بگیرند. اینها هر گونه ترفندی را به کار می برند که ماجرا ختم بشود ، حالا از ارعاب و حق کشی گرفته تا پایمال کردن حقوق وکلا، و هر کاری از دستشان بر می آید کوتاهی نمی کنند.

از ابتدای ماجرای قم و شاید از حدود یک سال قبل که فشار این چند نفر روحانی در قم به طور سیستماتیک علیه حضور درویش ها در قم بالا گرفت. یعنی آقای ناصر مکارم شیرازی، فاضل لنکرانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی ، اینها شروع کردند به دستگاه های نظامی و انتظامی فشار آوردن که بساط حضور درویش ها را در قم جمع بکنند و این اسنادی است که به طور موجود در دست است. از این لحظه به بعد آقای شریعت و آقای هرسینی که درویش قدیمی و دکتر حقوق است، بارها و بارها در قم تلاش کردند که ملاقات و گفتگو کنند تا نظر اینها را عوض کنند اما سر دواندند و اجازه ملاقات ندادند تا جایی که کار به اینجا کشید که حمله کردند و حسنیه را تخریب کردند، و بعد که آقای غلامرضا هرسینی خواست طرح دعوی کند، دستگاه اطلاعاتی کرج ایشان را احضار و تهدید کرد که اگر شما دنبال این قضیه را بگیرید ما پروانه وکالت شما را لغو میکنیم و دست از تعقیب این ماجرا بکشید.

ما الان مشاهده میکنیم که یک همکاری تنگاتنگی بین وزارت اطلاعات و قوه قضائیه و نیرو ی انتظامی به نفع لباس شخصی ها برای درهم کوبیدن تصوف و سلاسل صوفیه و به خصوص سلسله گنابادی که تعداد علاقمندان اش سر به میلیون می زند به چشم می خورد.

نگرانی روحانیون قم در مورد دراویش بر سر چیست؟ مشخصا به یک دلیل اشاره کنید.

مثلا آقای صافی گلپایگانی در یک جزوه ای که منتشر کرده نوشته که وقتی در کنار مساجد، خانقاه و حسینیه باشد، مسلمان ها دچار تفرقه می شوند، بنابراین هر چه خانقاه و حسینیه وجود دارد باید تعطیل شود تا مردم به مساجد بروند. ایشان نوشته است که علت نرفتن مردم و جوانان به مساجد، وجود خانقاه و حسینیه های دراویش است که باعث تفرقه امت اسلامی شده و اینها باید تعطیل بشوند و این متاسفانه تز این آقا است. به دنبال این تز ، کل دستگاه های نظامی ، انتظامی، قضائی، اطلاعاتی و امنیتی بسیج شده اند تا هر بلایی که می خواهند بر سر دراویش بیاورند و مانع از دادخواهی آنها شوند.

نظرهای خوانندگان

آیا شما خود درویش هستید من کاری به دراویش دیگر ندارم و منظورم فقط دراویش نعمت اللهی است این حرف هایی که شما در مورد جناب آقای تابنده زده ای جز حرف بیهوده چیزی نیست شاید شما نویسنده این مطلب وابسته به حزبی باشید ولی خدایی هم وجود دارد که جای حق نشسته و نمی گذارد حق کسی پایمال شود از شما خواهش می کنم اول خود بروید و مجالس این فرقه را ببینید بعد قضاوت کنید با تشکر

-- ali2 ، Nov 10, 2006 در ساعت 06:38 PM

من درویش نیستم ولی بارها در مجالس دراویش شرکت نموه ام و فقط نگاه کرده ام که آنها چه میکنند. از دید یک آدم عاقل و بالغ باید بگویم که آنها انسان های نازنینی هستند که حتی برای نشستن در کنار شمایی که درویش نیستید اجازه میگیرند و معذرت خواهی میکنند. فقط خواستم بپرسم که آیا افرادی با این خصوصیات (که این خصوصیت تنها کوچکترین آنها میباشد) میتوانند انسانها بدی باشند یا به فکر ضربه زدن به شخص یا گروهی باشند؟ من که حدود 8 سال است که به صورت متفرقه در مجالس دراویش شرکت میکنم اینچنین فکر نمیکنم.

-- بدون نام ، Nov 22, 2006 در ساعت 06:38 PM

ba in moghabeleha mokhalefam

-- damoon ghofrani ، Nov 28, 2006 در ساعت 06:38 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات