تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو سه عضو کمیته‌ حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد در رابطه با پایان اعتصاب غذای زندانیان مدنی کرد

«پنهان کردن اخبار زندان در عصر ارتباطات ناممکن است»

اسعد سلامی

روز یکشنبه پس از گذشت ۴۵ روز اعتصاب غذای سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کرد در نامه تحت نام عنوان «ما پیروزیم» به اعتصاب خود پایان دادند. در این باره با سه عضو کمیته‌ حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد، آسو صالح در سوئد، محمدرضا اسکندری در هلند و آقای بردیا هورام در ایران صحبت کردم.


محمدرضا اسکندری

آقای اسکندری شما این حرکت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این شروع یک حرکت تاریخی در زمامداری حکومت جمهوری اسلامی است که زندانیان در یک حرکت مدنی مسالمت‌آمیز در سطح نسبتاً عمومی در زندان‌های مختلف با هم برای احقاق حقوق انسانی خود و هم‌زمان دست به اعتصاب بزنند.

مهم‌ترین دست‌آورد این حرکت، رساندن پیام زندانیان به مردم جهان و هم‌وطنان خود در سراسر جهان و ایران بود. پیامی که کردها نه نتها تجزیه‌طلب نیستند و به خشونت اعتقاد ندارند، بلکه پرچم‌دار حرکت سخت مدنی با هر بهای هستند.

دست‌آورد دوم حمایت نیروهای مدنی داخل و خارج از این حرکت بدون در نظر گرفتن دیدگاه‌های ایدئولوژی و سیاسی بود

آقای بردیا هورام، وضعیت روحی زندانیان اعتصابی در حال حاضر چگونه است؟

از لحاظ روحی اعتصاب‌کنندگان در وضعیت بسیار خوبی به‌ سر می‌برند و اخبار دریافتی ما حاکی از اعتماد به‌ نفس بسیار بالای زندانیانی است که‌ در اعتصاب غذا مشارکت داشته‌‌اند.

اما طبق گزارش‌های ما برخی از زندانیان در بعضی از زندان‌ها با معضلات شدید جسمانی حاصل از 47 روز اعتصاب مواجه‌ شده‌اند و مسئولین زندان‌ها از ارائه‌ خدمات پزشکی به آن‌ها امتناع می‌کنند.

هم‌چنین دیروز متأسفانه‌ خبری مبنی بر وخامت حال فعال دانشجویی هدایت غزالی دریافت داشته‌ایم که‌ همگی ما را به‌ شدت نگران کرده‌ است.

آقای آسو صالح در شروع کار شما با مشکلاتی در رابطه با دادن اطلاعات به مردم جهان در رابطه با تعداد زندانیان اعتصابی و نام آن‌ها داشتید. می‌توانید تجربییات خود را در این رابطه بگویید؟

در روزهای اول که در سه زندان کشور این اعتصاب غذا از سوی زندانیان اعلام شد، حاکمیت تلاش کرد که به هر شیوه‌ای، راه‌های ارتباطی زندانیان با خارج از زندان را قطع کند.

این راه‌ها عبارت بودند از تماس‌های تلفنی روزانه زندانیان، ملاقات‌های حضوری و غیر حضوری و نیز ارتباط با زندانیان دیگر و کمک گرفتن از آن‌ها برای ارسال خبرها به خارج از زندان.

مسئولین زندان در مرحله اول تماس‌های تلفنی کسانی را که در اعتصاب غذا بودند، قطع کرده و خانواده‌ها را تحت فشار قرار دادند که اخبار مربوط به فرزندان خود را منتشر نکنند. در این مرحله حتی با احضارهای پی در پی و تماس‌های تلفنی تهدیدآمیز خانواده‌ها از سوی مأموران اطلاعاتی و امنیتی همراه بود.

در مرحله دوم زندانیان اعتصاب‌کنندگان ممنوع‌الملاقات شدند و در مرحله سوم زندانیان به سلول‌های انفرادی منتقل شده تا ارتباط آن‌ها نه تنها با محیط خارج از زندان، بلکه با دیگر زندانیان قطع شود.

تعدادی از زندانیان نیز در فاصله‌ی اعتصاب غذا به زندان‌های دیگر تبعید شدند.

مجموعه‌ی این عوامل باعث شد که خبرهایی که از زندان به اعضای کمیته‌ی حمایت از این اعتصاب غذا ارسال می‌شد، با تأخیر می‌رسید و در مواردی نیز اصلاً به دست این اعضا نمی‌رسید.

نقدهایی که در زمینه پوشش خبر و خبرهای ضد و نقیض که در زمینه اعتصاب غذا وجود داشت، بیشتر به این مسأله برمی‌گردد.

از سوی دیگر چون این اعتصاب غذا هم از نظر شمار زندانیان و هم از نظر گستردگی، در تاریخ ایران کم‌سابقه و شاید بی‌سابقه بود، کمتر کسی باور می‌کرد که اصولاً چنین امری اتفاق افتاده باشد.

به همین دلیل با احتیاط خبرهای مربوط به اعتصاب غذا را منتشر نموده و در این زمینه نیز اتهاماتی به خبرگزاری‌های داخلی و حتی خارج از کشور وارد آمد.

آقای هورام، در هفته گذشته یک نامه به نام «دلسوزان حقوق بشر» در بعضی از سایت در رابطه با کار کمیته و دروغ بودن اعتصاب پخش شد. می‌توانید نقش رسانه‌های مستقل در این رابطه را برای ما بیان کنید؟

البته‌ ما از طریق کمیته‌ و فعالان مرتبط روزانه‌ از وکلای زندانیان سیاسی شرکت‌کننده‌ در اعتصاب، جویای حال اعتصاب‌کنندگان بودیم و هنگامی که‌ نامه‌‌ی مجهول پخش شد، از این لحاظ هیچ دغدغه‌‌ای در کار نبود.

پیش‌تر ما با آقایان شریف، بهرامی و دادخواه در ارتباط بودیم و خانم فامیلی نیز که‌ پس از مصاحبه‌ با این وکلا با من تماس گرفتند، بسیار از موضوع این نامه‌ ناراحت بوده‌ و گفتند که‌ من با آن‌ها تماس گرفته‌ و آنان هر گونه‌ اطلاع از این نامه‌ را انکار کرده‌اند.

آقای اسکندری شما به عنوان کسی که پنج سال در زندان‌های جمهوری اسلامی بوده‌اید، حمایت سازمان‌ها مدنی، سیاسی و حقوق بشر و رسانه‌ها را در این رابطه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در زندان‌های جمهوری اسلامی هر وقت زندانی مسئولین را تهدید به اعتصاب می‌کرد، آن‌ها زندانی را به سلول انفرادی انتقال می‌دادند و به می‌گفتند این‌جا بمان تا بمیرید؛ چون در آن سال‌ها کسی نبود که خبر را به جهان مخابره نماید. ولی در عصر ارتباطات دیگر این کار را نمی‌توانند انجام دهند.

در ضمن از طریق پیگیری وکلا و خانواده‌ها و سازمان‌های مدنی داخل و خارج، جمهوری اسلامی تحت فشار جهانی قرار می‌گیرد. پس باید گفت شروع یک نافرمانی مدنی است که امیدوارم در خدمت تحقق آزادی و دموکراسی در ایران باشد.

به نظر من برخورد سایت‌ها و نهادهای مدنی و سیاسی و شخصیت‌ها منفرد با حمایت از اعتصاب بسیار عالی بود.

اگرچه باید اعتراف کنم که در شروع، به خاطر شرایط سخت ارتباط با زندانیان، کمیته در رابطه با تعداد زندانیان، اشتبا‌هاتی کرده بود. آن هم به خاطر این بود که جمهوری اسلامی سعی می‌کرد اخبار اطلاعات در رابطه با اعتصاب از زندان خارج نشود.

از طرف دیگر به خاطر این‌که دوستان ما در ایران به خاطر جان دوستان در زندان خیلی سریع گزارش می‌فرستادند، اشکالاتی و اشتباهاتی وجود داشت. اما در هقته‌های آخر این مسأله حل شد.

من در این‌جا باید از اکثر سایت‌ها و رادیوها بخصوص سایت زمانه، اخبار روز، گویا، یارسان، روژهلات، عصر نو، گزارشگران و خیلی از سایت‌ها و رادیوهای دیگر تشکر کنم که در این رابطه تلاش نمودند تا اخیار این حرکت مدنی را به گوش جهانیان برسانند.

در این‌جا جا دارد به کار زیبای خانم فامیلی در سایت تهیه اشاره کرد که با مصاحبه خود با وکلای زندانیان و آقای لاهیجی، جوابی دندان‌شکن به نویسندگان نامه بدون اسم به نام دلسوزان حقوق بشر که نوشته بودند اعتصابی در کار نیست و این شایعه کار پژاک و پ.ک.ک. است.

من در این‌جا می‌خواهم بگویم هیچ کدام از نهادها و شخصیت‌های عضو کمیته، هوادار پژاک و پ.ک.ک. نبوده‌اند.


آسو صالح

آقای صالح به نظر شما این حرکت زندانیان مدنی کرد چه تأثیری بر وحدت و یگانگی مردم ایران برای تحقق دموکراسی و حقوق بشر دارد؟

این حرکت با مطرح ساختن خواسته‌های شش‌گانه آغاز شد. این خواسته‌ها مختص به طبقه یا گروه خاصی نبود. به همین دلیل همان گونه که انتظار می‌رفت، حمایت فعالین مدنی و حقوق بشر را در ایران در پی داشت. حتی در زندان‌ها نیز شماری از زندانیان غیر کرد نیز به این اعتصاب غذا که ابتدا از سوی زندانیان سیاسی کرد اعلام شده بود، پیوستند.

این حرکت در نفس خود حرکتی با محوریت حقوق بشر و برای ایجاد دموکراسی در ایران بود. حقوق بشر از این جهت محور آن بود که خواسته‌هایی که مطرح شده بود، همه خواسته‌هایی انسانی و حق طبیعی هر انسان یا هر زندانی را شامل می‌شدند.

از سوی دیگر حرکتی برای دموکراسی در ایران بود؛ از این جهت که با هدف اصلاح سیستم قضایی ایران و اعتراف حاکمیت به وجود زندانی سیاسی در زندان‌ها انجام شد؛ حاکمیتی که همواره وجود زندانیان سیاسی و عقیدتی را انکار می‌کرد.

به نظر من فعالین غیرکرد و رسانه‌های می‌توانستند که به صورت بهتر و گسترده‌تری از این حرکت حمایت کرده یا اخبار مربوط به آن را انعکاس می‌دادند. در این صورت ایجاد آن وحدت و یگانگی که شما مطرح ساختید، بیشتر و بهتر صورت می‌گرفت.

آقای هورام، نیروها و پشتیبانان ایرانی در خارج کشور چه نقشی در این حرکت داشته‌اند و برای پیش‌برد دموکراسی و حقوق بشر در ایران در آینده چه کار باید کرد؟

متأسفانه‌ در مقایسه‌ با مقاومت بزرگی که‌ در پشت میله‌‌های زندان صورت گرفت، ما شاهد تحرک بسیار اندکی از ایرانیان خارج بودیم و غیر از چند مورد استثنایی ما تحرک زیادی از ایرانیان مقیم خارج ندیدیم.

در پاسخ به‌ سؤال دوم شما، به‌ نظر من باید با تمام قوا از مبارزات مسالمت‌آمیز و مدنی در هر سطح و و به‌ هر شیوه‌‌ای حمایت کرد. درس بزرگی که‌ از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کرد باید آموخت این است که‌ تحت هر شرایطی مبارزه‌ مدنی ممکن است و پیروزی نیز با کمترین هزینه‌ ممکن محتمل است.

نظرهای خوانندگان

با سلام و عرض احترام
در مطالب بالا، گفته شد كه"باید با تمام قوا از مبارزات مسالمت‌آمیز و مدنی در هر سطح و و به‌ هر شیوه‌‌ای حمایت کرد."
من از سازماني اسم ميبرم كه شايد تا به حال اسم آن به گوشتان نخورده باشد، ولي بنده خود از نزديك شاهد فعاليتهاي مداوم آنها بوده ام. "سازمان علم حق و عدالت"
اين سازمان و همراهان ايشان به صورت شبانه روزي ومداوم و با پوشش سراسري مبارزات كاملا مسالمت آميز ومدني خود را دنبال ميكنند. و گاه هم گرفتار ميشوندوطعم دادگاه و حبس و بازجويي و... را ميچشند. ولي بدليل گمنامي از كمتر حمايتي برخوردارند.
در حال حاضر نيز 2 تن از اعضاي اين سازمان در زندان با محكوميت هستند.
1_آقاي محمد ابراهيمي با حكم 13 سال و
2_آقاي حميد رضا شيخ الملوكي با حكم 1 سال.
من خود طي چندين سال شاهد بودم كه همراهان اين سازمان همگي با دست رنج خود وبا تمام مشكلات زندگي در ايران و همينطور زندگي مخفيانه، هزينه هاي حركتهاي خود را تاميين ميكنند...
ميتوانم به جرات بگويم كه هيچ گروه يا سازماني به اندازه علم حق و عدالت در طي چندين سال گذشته، به اين گستردگي در داخل ايران فعاليت نداشته است!
حال از شما و سايت راديو زمانه درخواست دارم
وقت بگذاريد وبا بررسي اطلاعات و فعاليتهاي اين سازمان،در نقد يا معرفي ويا... مطلبي در اين سايت يا ديگر رسانه ها داشته باشيد.
براي آشنايي بيشتر ميتوان به 2 آدرس زير مراجعه كرد.
www.alamehaghvaedalat.com
www.nazaratemardomi.com
در ضمن اگر اطلاعات ديگري نيز خواستيد، بنده آمادگي دارم تا در حد منطقي با شما همكاري كنم.
با تشكر _ پيروز باشيد.

-- كوروش ، Oct 15, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات