خانه > جمعه > آهنگ زمانه > «آواز زمین» گوستاو مالر و رباعیات خیام | |||
«آواز زمین» گوستاو مالر و رباعیات خیاممحمود خوشنامگوستاو مالر را باید یکی از آخرین و برجستهترین حلقههای زنجیرهی رمانتیکها در موسیقی سرزمینهای آلمانی زبان به شمار آورد.
مالر در سال ۱۸۶۰در شهرکی در منطقه بوهم در خانوادهای یهودی و فقیر زاده شد. اگرچه تبار یهودی دشواریهایی برای او فراهم آورد و درواقع احساس بیوطنی را در او برانگیخت؛ ولی با این همه، تواناییهای موزیکالش سبب شد که در بیست سالگی در بوداپست به رهبری ارکستر برسد و بعد رهبری ارکستر اپرای وین را بهدست آورد. مالر در ۴۷ سالگی حتی به ریاست ارکستر اپرای متروپولیتن نیویورک برگزیده شد. ولی به سبب بیماری شدید از این کار دست کشید، به اتریش بازگشت و در سن ۵۱ سالگی درگذشت. از مالر، ۹ سمفونی بهجای مانده که در بیشتر آنها از آواز جمعی نیز بهره گرفته است.
در میان آثار دیگر او آواز زمین که درواقع بدرود غمگنانهای با زندگی است، شهرت جهانی یافته است. آواز زمین، هنگامی ساخته و پرداخته شد که مالر از بیماری قلبی خود و از مرگ در راه آگاه شده بود. او آواز زمین را براساس مجموعهای از شعرهای قدیمی چینی نوشت که در روی ناپایداری جوانی و خوشبختی تاکید میورزید و به محتوای رباعیات خیام خودمان نزدیک میشود. تکهای ارکستری از بدرود را که بخشی از آواز زمین است، میشنویم که با انهدام همهی شورها و شوقها به پایان میرسد.
فریدون فرخزاد، از زمره ترانه خوانهایی بود که میخواست به گونهای متفاوت بسازد، بسراید و بخواند. برای این کار، از راههای مختلف عمل میکرد. بر روی شعرهای خواهر هنرمندش، فروغ آهنگ مینهاد و یا ترانههای معروف بینالمللی را به پارسی برمیگرداند و همهی اینها را به شیوهای خاص صحنهای میکرد. فرخزاد از جمله روی تم اصلی سمفونی سوم برامس که از طریق فیلم «آیا برامس را دوست داری» معروف شده بود، متن فارسی نهاد که در زمان خود کلی طرفدار پیدا کرد. به تکهای از آن گوش میکنیم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|